من معمولی نیستم
۱۳۹۲ آذر ۷, پنجشنبه
۱۳۹۲ آبان ۲۷, دوشنبه
نفهميدم چه طور شد كه يك دفعه بي تفاوتي و نفرت جاي اون همه عشق رو گرفت ...اصلا نفهميدم
چطور سالهايي جواني ام پشت حبابي از دست رفت...چطور روزهايي امدند همراه سردرد ، سردرد باقي مانده از شبهايي كه من تنها اشك ريختم ، تنها دعا كردم...تنها نوشتم
همه روزهاي تنهايي ، تنهايي يارم بود.....
كاش ميدانستم كجا اشتباه كردم ...افسوس كه زمان قابل برگشت نيست ، افسوس ...
۱۳۹۲ آبان ۲۱, سهشنبه
۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه
۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه
سرخوشم، این ناگهان مستی ز بوی جام كیست؟
شعله میریزد زبانم، بر زبانم نام كیست؟
كوچههای روشن دل در صدای او رهاست
میرود منزل به منزل، این طنین گام كیست؟
اینك آن خون ـ خونِ تلخِ سنگ بودنهای من ـ
نذر شیرینكاریِ شمشیر خونآشام كیست؟
آن جنون لاابالی ـ وحشی صحرای وهم
در پناه كیست امروز؟ ای عزیزان! رام كیست؟
از پی هم مهر و قهر و مهر و قهر و مهر و قهر
دانهها پاشیده اینجا، پیش پایم دام كیست؟
شام هر شام این شرار شعله شعله از كجاست؟
صبح هر صبح این نسیم نو به نو پیغام كیست؟
اشتراک در:
نظرات (Atom)

